raharaha، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره

ردپاي تجربه ( كودكانه هاي رها )

سال نو مبارک

دوستان عزیز سلام و سال نو مبارک آرامش ان است که بدانی در هرگام دست تو در دست خداست لحضله هایتان ارام روزهایتان شاد وجودتان سلامت سالتان با برکت و اکنون من در دعایی خاضعانه از در گاه مدبر هستی احسن احال را برای همه دوستان خواستارم شاد باشید و سرمست
1 فروردين 1393

دخملکم بزرگ شده

سلام دوست جونی ها میخوام یه داستان خوب براتون تعریف کنم یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود غیر از خدا ی مهربون هیچ کس نبود حالا ما این جا چیکار میکنیم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ دیگه  نمیدونم خلاصه چند روز پیش نشسته بودیم تو خونه که صدای داد و فریاد  از کوچه به گوشمان رسید به سرعت خودمان را به پشت در رساندیم که ناگهان با سیلی از خواستگاران مواجهه شدیم که در حال در آوردن پاشنه درمنزلمان بودند اوه اوه چه اوضاعی بود دعوا دعوا سر یه شیشه مربا که توش دخملک ما بود برگشتیم که به عروس بانو خبر بدهیم که ای دل غافل دیدیم عروس خانوم شیشه شیر به دست گرفته و بر روی مبل لم داده تازه به خود آمدیم که ای داد وبیدا  دخمک بزرگ شده و هنوز در حال خوردن ش...
12 اسفند 1392

پنجره ای رو به رها ........... 25

سلام و سلام هزارو سیصد تا سلاممممممممممممممم اگر از احوالات این روزهای ما جویا باشید خدا را شکر میگذرد بیشتر وقت ما صرف آموزش زبان میشود و بازیهایمان بیشتر در این زمینه است اگر وقتی کردیم کمی گردش را هم از دست نمی دهیم هنوز برای خرید فرصت نکرده ایم نمی دانم شاید هم مشکلات دیگر مانع شده است به هر حالا بریم چند تا عکس از عسل بانو عسل گیسو یمان ببینیم و اینم یه عکس از عروسک در سراب فارسبان یه روزی که حوصله داشتیم چند تا تیکه پارچه آوردیم و با ناز دونه مشغول بریدنش شدیم و در نهایت مادر سلیقه به خرج داد و یک عدد مکعب پارچه ای درست کرد و بعد با رها جون پرش کردیم و خوشبختانه مورد توجه دخملی قرار گرفت البته چون مراحل کار خطر ن...
6 اسفند 1392

معرفی کتاب

سلام چند وقت پیش کتاب به بچه ها گفتن از بچه ها شنیدن رو خریده بودم ولی وقت نکرده بودم بخونمش این چند روز در حال مطالعه هستم خیلی جالبه واقعا سعی کنید تهیش کنید و بخونیدش مطمئن هستم که مورد استفاده قرار میگیره سعی میکنم خلاصه بعضی قسمتها رو بنویسم شاد باشید و سرمست
30 بهمن 1392

لغتنامه دخملک3

پولیکا: واژه ساخت دخملک برای بستنی یخی هواپیما: هواپیمیما من و رها دراز کشیدیم و پشت من به رها ست رهامن رو صدا میزنه و میگه : مامان ورق بزن این وری خدا نکنه جایی بوی بیاد که به مشام ناز بانو خوش نباشه مامان چه بوی بدی ، بوی چیه ، یه کمی او کو لونک ( ادکلن )بزن    بابای : کی دخمل منه رها : زود داد میزنه من من بابا : میخوام بیام بخورمت رها: من تلخم   مامان : رها جون آخه این چه کاریه تو کردی رها: مامان آخه من 2 سالمه   مامان: رها جون بیا اسباب بازیهات رو جمع کنیم رها: مامان جون من خسته ام پام درد میکنه     ...
30 بهمن 1392

مرسی خاله جون

این هم عکس دخملی با شال و کلاهی که خاله جون براش بافته   مرسي خاله جونم ، درسته مامانم سليقه مليقه نداره ولي خوب من كه يه خاله خوب با سليقه دارم ، هر چند جبران محبت خيلي خيلي سخته ولي خاله صبر كن بزرگ شم ، بازم تشكر ميكنم عزيز دلم يه دنيا مرسي ...
23 بهمن 1392

لطفا جواب بديد

سلام دوستاي خوبم لطفا نظرتون رو راجب به اين جمله بگيد من به تو اطمينان داريم ولي از اون طرف مقابل ميترسم كه بهت لطمه بزنه به نظر شما اين يعني اطمينان خواهش ميكنم حوصله به خرج بديد و جواب بديد مرسي
23 بهمن 1392

ازدست این دخملک

سلام و صد سلام اول از همه بگم دوربین رو از دست دخملک یه جای گذاشتم که خودم هم نمیدونم کجاس و این یعنی این که فعلا عکس نداریم هر وقت پیدا شد عکسا رو اضافه میکنم دیروز داشتیم با خانم خانومی نقاشی میکشیدیم با مداد شمعی بعد عسل بانو آبرنگ خواستن آبرنگ رو آوردم و رفتم آشپزخانه اب بیارم وقتی اومدم دیدم جیگر طلا مداد شمعی های هم رنگ آبرنگ ها رو یکی یکی بداشته گذاشته رو رنگها و با دیدن من گفت مامان ببین مثل هم ها رو گذاشتم پیش هم رها اشکال هندسی دو بعدی رو خوب میشناسه یه سری مربه و دایره و... ÷لاستیکی هم داره قبلا عکسش رو گذاشته بودم دم دستم بود برشون داشتم و باهاشون یه شکل کشیدم بعد به رها گفتم مامان بیا این هارو بذار سرجاش و دخملی هم ز...
20 بهمن 1392

خود آموزی از رویا ........ تا واقعیت

سلام به دوستای عزیزم این موضوع مطلب جالبی بود که تو سایت دوست عزیزم الهه خواندم خیلی جالب بود و من رو به فکر وا داشت اگه خواستید می تونید متن کامل رو از اینجا بخوانيد در مورد رفتارها و كارهاي رها فكر كردم تا ببينم چه كاري رو بدنه دخالت من ياد گرفته و انجام ميده و شاخص تر از همه كار كردن رها با گوشي موبايل بود فروردين ماه يعني وقتي كه رها جون من هفده ماهش بود يه گوشي جديد خريدم گوشي بدي نيست ولي تنها استفاده من از گوشي در حد تماس گرفتن و پيامك دادن وگاهي هم چند تاي عكس گرفتن هست همسري هم با گوشي همين كار ها رو بيشتر انجام نميده ، حالا دخملك ما تقريبا از حدود بيست ماهگي اين گوشي ما رو بر ميداره و شروع ميكنه به بازي كردن ،  انتقد...
14 بهمن 1392