این روزهای ما 4( شاید هم روزهای گذشته ما )

سلام به هم دوستای عزیزم

و  ناز بانوی کوچک ما

تقریبا میتونم بگم که امسال مخصوصا از تابستان تا به حال فرصت چندانی برای آمدن به اینجا نداشتم در نتیجه انبوهی از عکسای دخملی رو دستم مونده

امروز سعی میکنم یه تعدادی از عکسها رو بزارم

از اونجای که ما در این دنیای مدرن نمی دانیم چه کنیم و چه نکنیم چه به کودکمان یاد بدهیم و چه یاد ندهیم

اصلا یاد بدیم یا نه و ............. خلاصه هزار و یک جور فکر نکرده و کرده باعث میشه که سر در گمیهایمان بیشتر و بیشتر شود

تنها چیزی که خوب میدانم این است که اگر قرار است دخملکمان چیزی یاد بگیرد باید در عالم کودکانه و همراه با بازی باشد

یکی از دغدغه های ما این بود که عروسک ما از پس حل این مازها بر بیاید و در چه کنم چه کنم بودم که

یک روز پنه و مقوا و چسب چوب را آوردیم و روی مقوا یک ماز کشیدیم و نامش را گذاشتیم جاد ه

با پنبه و چسب چوب دور تا دور جاده را حصار کردیم و بعد حسابی ماشین بازی

و به راحتی توانستیم اصول حل یک ماز را به نازنین یاد بدهیم و حالا دخملک ما مازهای پیچیده ( البته به نظر خودمان برای سنش پیچیده ) را حل میکند

اینم یکی دیگه از بازیهای مورد علاقه رها جونه ماست به اسم خرید فروشی

و بی دغدغه فقط بازی می کنیم و لذت میبریم

یکبار رها فروشنده میشود و بار دیگر نوبت من است

و این هم شیوه جدید ما در نقاشی

آبرنگ و تخته ام دی اف

شاید روزی هم دخملک ما صاحب سبکی در نقاشی شد

ما اصولا زیاد با کاغذ و مقوا بازی میکنیم

این بار وقتی خانم کوچولو حمام بودن یه تعدادی اشکال هندسی رو درست کردم

و وقتی رها جون اومدن ازش خواستم تا با این اشکال هر چه دوست دارد درست کنی

این هم شاهکارهای عزیز دل ما

این یکی هم بازی خوبی میتونه باشه

یه جدول که بالاش سه تصویر متفاوت میکشیم

ودر کنار سه رنگ متفاوت

و از هر صورتک در هر سه رنگ یک عدد درست میکنیم (وای چی نوشتم خودم که سر در نیاوردم

ولی واسه همنگی چشم و دست و تقویت قدرت تمرکز و دید بچه ها خوبه و البته

سرگرم کننده

شاد باشید و سرمست