پنجره ای رو به رها 17
سلام به همه دوستان عزیز
و اما هفته گذشته برای عسلک شال گردن و کلاهی بافتیم و نخ های باقی مانده شد بازیچه یک روز خوب
اول چند تا توپ درست کردیم برای ناز بانوی کلبه کوچکمان و بعد با نخ روی زمین برای جاده درست کردیم و شروع کردیم به راه رفتن از بین نخها و پریدن از روی آن ها
و بعد عسلک ما شد مهندس راه و ساختمان و شروع کرد به طراحی جاده مورد نظر خود
من به فدای ناز انگشتات خانم جون کوچولو
و بعد یه تصمیم دیگه گرفت دردونه (فکر کنم کمی توپ بازی هم حال بده )
ای بابا هیجانش کم بود میریم سراغ فوتبال
یه سر به آشپزخونه بزنم تا یه چیزی برای ادامه بازی پیدا کنم و یه سبد نارنجی
و پرتاپ توپ هورررررررررررررررررا
و چند نکته مهم :
لطفا اگه خواستید این بازی رو با ناز نازی ها انجام بدین مواظب باشید
نخ دور انگشت یا خدای نکرده گردنشون نپیچه که خیلی خطر ناک هست
و دیگه وقتی خواستید نخ ها رو روی زمین بکشید کاملا روی زمین باشه و ارتفاع نداشته باشه که به پای نا نازیا گیر نکنه و ما شرمنده نشیم .