raharaha، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 11 روز سن داره

ردپاي تجربه ( كودكانه هاي رها )

پنجره ای رو به رها 15

1392/8/19 10:42
نویسنده : اکرم
580 بازدید
اشتراک گذاری

چند روز پیش در مطبخ عزیز مشغول انجام وظیفه بودیم که چشممان به قطره چکان استامینوفن تمام شده مان افتداد و

و دوباره مادرانگیمان گل کرد و بساط بازی با دختر ک نازنین را آماده کردیم

چند لیوان آب رنگی برای جذابیت بیشتر

چند پیاله

 یک زیر انداز

یک دخترک ناز دانه همیشه آماده بازی

و یک مادر که مادرانگیش گل کرده باشد

رها

 

و اصل ماجرا قطره چكان كه داشت به دست فراموشي سپرده ميشد

قطره چكان را به دستان مبارك چشم آهو داديم و در مورد طرز كار توضيحي اندك

رها

 از آنجا كه ما فقط استارت بازي ها را مي زنيم و هدايت و ادامه بازيبر عهده عزيزك است كنار نشستيم و نظاره كرديم و البته چكانديم دكمه دوربين را

رها

 

رها

رها

 

رها

و بعد  عزيز ما كه از عكس گرفتن هاي ما به ستوه آمده بود دستور دادن كه ما بازي كنيم و ايشان عكس بگيرند و ما كه مطيع امر شاهزاده هستيم چشم بسته اطلاعت كرديم فرموده ايشان را

اكرم

و اين ما بوديم كه به دليل مسائل امنيتي زير انبوهي از برگها مخفي كشتيم

و دوباره دختركمان برگشتند به بازي و تصميم گرفتند برج  كوچكي بسازند

رها

رها

و دستشان خورد به ليوان و آب ريخت

رها

و ايشان تصميم گرفتند به شيوه مادرشان آب را جمع كنند

و در نتيجه

 

رها

رها

فدات بشم عزيز دلم

از هر طرف زير انداز رو بلند مي كرد بدتر ميشد و يه ليوان ديگه چپه ميشد

پس فكري كرد و تصميم جديدي گرفت

( احتمالا تو دلش گفته اين كارا هاي مامان به درد خودش ميخوره آخه كي آب ريخته شده رو اين جوري جمع ميكنه كه مامان ما اين كارو ميكنه بهتره به شيوه خودم وارد عمل بشم )

رها

رها

رها

و موفقيت خودش رو اين جوري جشن گرفت

رها

و بعد هم از اون جاي كه نسبت نزديكي با ما دارد و ما هم با گربه نسبتي داريم ( البته به گفته بعضي ها ) سريع تصميم گرفت لباسهاي خيسش رو در بياره و به سراغ بازي ديگري بره

رها

رها

 

شاد باشيد و سر مست

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)