سال 93
سلام
این روزها کارم این شده که در روز یکی دو بار این صفحه رو باز میکنم و بعد از کمی فکر کردن باز هم نمیتونم بنویسم و در نهایت صفحه سفید رو همین جا رها میکنم و میرم .
نمی دونم باید چی بگم و چی بنویسم درسته که این وبلاگ مال رها جونم هست و قرار خاطراتش رو ثبت کنم ولی خوب تنها هدفم این نبود میخواستم یه وبلاگ خوب داشته باشم و تجربه هامون رو بنویسم و شاید اون یه کمی اطلاعاتم رو ولی خوب حالا احساس میکنم موفق نشدم نمیدونم باید چیکار کنم ادامه بدم یا نه با همه دوستان خداحافظی کنم و یه دفتر کوچولو برای ثبت خاطرات دخملی بردارم و تنها اونجا برای خودم و ناز دونه بنویسم ............................
خدایا کمکم کن
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی